Sunday, June 21, 2009

کابوس


در شهری که حاکمانش کور را به اتهام دیدن ،

قلب را به جرم تپیدن و رود را به گناه تلاطم تازیانه میزنند ،

من از خوشباوری اینجا عدالت آرزو کردم،

ولی‌ اینک بار دیگر و پس از سالها دیگر همه بیناییم،

قلبهایمان برای آزادی میتپد و دست در دست هم رودی خروشانیم که خواب این حاکمان بی‌ عدالت را کابوس کنیم..


به امید حق

۳۱ خرداد ۸۸


3 comments:

  1. This comment has been removed by the author.

    ReplyDelete
  2. Neda - your voice has been heard - rest in peace, we won't let them forget you - by giving up your life - you have saved many lives :(

    ReplyDelete
  3. be omide hagh...

    ReplyDelete