Tuesday, June 23, 2009

شعر ايرج جنتي عطايي در ارتباط با وقایع اخیر و لباس شخصی‌ ها



















تو، به خود نگاه مي كني - آينه سياه مي كني

پرده بر ترانه مي كشي - پنجره تباه مي كني

دست روي ماه مي كشم - من، ستاره آه مي كشم

نوازش نسيم مي كنم - روي شب نگاه مي كشم

ميعادگاه ما, انسان و آبادي - تاريخ و آينده ,ميدان آزادي

تو با گلوله و من باگل - تو با شليك و من با آواز

تو زرد ِ نفرت، كبود ِ كين - من سرخ ِ عشق و سبز پرواز

كسب تو، قتل ِ گل و شبنم - اعدام ِ باد و نور و دريا

كار ِ من كِشت ِ چراغ و دف - تيمار ِ رَنگ و رقص و رؤیا

ميعادگاه ما, انسان و آبادي - تاريخ و آينده ميدان آزادي

No comments:

Post a Comment